چراغ جادوی فروشگاه اینترنتی؛ بازی برد-برد میان فروشگاه اینترنتی و برند چگونه شکل گرفت؟

امروز با برندسازی‌ها، جهان تبلیغات آنلاین، اینفلوئنسر مارکتینگ و غیره، تولیدکنندگان معروف و حتی تازه‌وارد، نیازی به بازاریابی سنتی ندارند.

در خاطره‌گویی برخی از تولیدکنندگان مواد غذایی شنیده‌ایم که در دهه‌های گذشته از یک روش سنتی بازاریابی استفاده می‌کردند؛ چندین نفر در زمان‌های مختلف به سوپرمارکت‌ها و مغازه‌ها می‌رفتند و می‌پرسیدند: «آقا فلان محصول را دارید؟»

فروشنده که حس می‌کرد این کالا تقاضای زیادی دارد نه تنها به تولیدکننده سفارش می‌داد؛ بلکه آن کالا را در بهترین جای ویترین و در دسترس مشتری قرار می‌داد.

حالا امروز با برندسازی‌ها، جهان تبلیغات آنلاین، اینفلوئنسر مارکتینگ و … تولید کنندگان معروف و حتی تازه‌وارد نیازی به این دست از بازاریابی سنتی ندارند. در واقع دیگر دم‌دست بودن کالا در فروشگاه سنتی تنها راه جذب مشتری نیست؛ بلکه تبلیغات آنلاین بر اساس آنالیزهای مدرن است که کالایی را در ذهن مخاطب مهم و دوست‌داشتنی می‌کند.

تبلیغات اثرگذار
منظور از تبلیغات اثرگذار در این ایام چیست؟ آیا پوستر پشت شیشه سوپرمارکت‌ها یا تبلیغات در میانه پخش برنامه‌های تلویزیونی کفایت می‌کند؟ دیگر بر کسی نقش شبکه‌های اجتماعی، پلتفرم‌ها، تبلیغات آنلاین و … پوشیده نیست. برندها هم خوب می‌دانند که باید در این فضا حضور پررنگ داشته باشند و حواس مخاطب را در این جهان رنگارنگ به خود معطوف سازند.

یک برند تمام تلاشش را می‌کند تا با تیم مارکتینگ قوی و نیروهای اجرایی مجرب، محتوای تبلیغاتی را تولید کند که مخاطب را با سرعت به خود جذب کند چون می‌داند این تنها راه فروش است. این تبلیغات چنان باید گیرا باشد که در میان تمامی محتواهای مفید یا ناسالم مخاطب را مجاب کند به حرف برند گوش دهد و بعد تازه در مرحله بعدی او را انتخاب کند. حالا فرض را بر این می گذاریم که تبلیغات برند موفق شده و تا مدتی در ذهن مخاطب نقشی ایفا کرده اما در این زمانه که سرعت اطلاعات آنقدر بالاست که به گفته کارشناسان ذهن‌مان به سیاه‌چاله اطلاعات شبیه شده، یک برند چه قدر شانس دارد تا تبلیغاتش آنقدر در ذهن مخاطب باقی بماند که وقتی او به فروشگاهی رسید بین تمامی برندهای تبلیغ شده کالای آن برند مذکور را انتخاب کند؟

فرض بگیریم برند X، کالای S1 را تولید کرده، برند ایگرگ هم کالای S1 را در اختیار فروشنده قرار داده است. برند T، Y، Z هم همین کالا را وارد بازار خواهند کرد. در ادامه باز فرض کنیم برند X سهم بیشتری از تبلیغات را در سطح شهر و فضای مجازی به خود اختصاص داده است. در چه صورتی می‌تواند اطمینان حاصل کند که مخاطب دقیقا تحت‌تاثیر تلاش‌ها و تبلیغات او خریدارش خواهد شد و در زمان خرید از فروشگاه او را فراموش نکرده و برند ایگرگ را جایگزینش نمی‌کند؟ چاره چیست؟

رابطه دوطرفه برند و فروشگاه اینترنتی
راه‌حل ساده اما در عین حال پیچیده است. برند مذکور باید فرصت فراموش کردن را از مخاطب بگیرد و فاصله زمانی تماشای تبلیغ تا خرید را کاهش دهد. چطور؟ اینجاست که پای فروشگاه‌های آنلاین و خرید اینترنتی به داستان‌مان باز می‌شود. فروشگاه‌های آنلاین امروز نجات‌دهنده برندها و تضمین‌کننده اثرگذاری تبلیغات‌شان هستند. «لینک را باز کنید»؛ « این لینک را بکشید بالا»، «سایت خرید این کالا در بیو»، « هم‌اکنون این کالا را از سایت دیجی‌کالا و … خریداری کنید». در گشت‌وگذارهای اینترنتی چقدر به این جمله‌ها برخوردیم؟

فروشگاه آنلاین امروز آن مغازه‌ای است که کالا را جلوی چشم مخاطب قرار می‌دهد و اطلاعات لازم و کافی را به خریدار می‌دهد تا او با خیال راحت با سرعت هرچه بیشتر به خواسته‌اش برسد. فروشگاه آنلاین امروز آن چراغ جادویی شده که بدون طی مسافت فیزیکی و در کمترین زمان، خریدار را به کالای تبلیغ شده می رساند.

دیجی‌کالا را تصور کنیم که هیچ بنر و پوستری ندارد، هیچ ویدیوی تبلیغاتی را در سایتش نمی‌بینیم و برای پیدا کردن کالای مورد نیاز باید تمام صفحه‌های سایت را بگردیم. کدام‌مان حاضریم در چنین شرایطی خرید کنیم؟ اما واقعیت چیز دیگری است؛ فروشگاه آنلاین اصطلاحا با دسترسی دوستانه به مخاطب او را در نقطه انتخابی قرار می‌دهد که میان کالاهای موجود آن را که درست‌تر و دقیق‌تر تبلیغ کرده برگزیند.

این رابطه یک طرفه نیست. فراموش نکنیم که این برندها هستند که به فروشگاه‌ها جان می‌دهند و هویت‌شان را تکمیل می‌کنند. کدام فروشگاهی بدون کالا می‌تواند ادعا کند فروشگاه است؟ وقتی برندها اجازه فروش به فروشگاه آنلاین را می‌دهند فروشگاه از یک سایت عادی به یک پلتفرم قابل‌اعتماد تبدیل می شود. وقتی برند X می‌گوید کالاهای من را می‌توانید از دیجی‌کالا بخرید در واقع این فروشگاه را در اعتبار به دست‌آورده شریک کرده و غیرمستقیم این پلتفرم را هم تبلیغ کرده است.

با نگاهی به آمار منتشر شده در گزارش سال 1402 دیجی‌کالا، به عمق این بازی برد-برد پی می‌بریم. از یک طرف میزان افزایش تعداد همکاران فروشنده دیجی‌کالا در سال 1402 به نسبت سال 1401، 36 درصد افزایش پیدا کرده است. از طرفی دیگر افزایش فروش کالاهای داخلی به‌ویژه در حوزه سوپرمارکت و لوازم خانگی نشان می‌دهد که چگونه برندها به فروش بیشتر این فروشگاه کمک کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 − ده =

پربازدیدترین ها