لین آمور مدیر سازمان جامعه اینترنتی گفت: در دراز مدت,کشورهایی که اینترنت محدود دارند وبه لحاظ اقتصادی رنج می برند, شهروندانشان

بر روی شبکه جهانی,تبدیل به شهروندان درجه دو خواهند شد, برای اینکه قادر نیستند در یک شبکه گسترده و جهانی سهیم شوند.”آمور” که تا فوریه 2014 در این سمت باقی خواهد بود, پس از پیوستن به سازمان در سال 1998, که تصمیم سختی برای او بود به مدت 15 ، 16 سال به تجارت اینترنتی مشغول شد و انتخاب او برای سازمان, تغییرات مثبتی ایجاد کرد.مدیر عامل شرکت گفت: نسلی جدید از جامعه اینترنتی ایجاد خواهیم کرد و افزود امیدوار است جانشین وی برای پنج تا پانزده سال دیگر به این تعهدات پایبند بماند.او در مصاحبه با ZDNet،  بزرگترین تغییراتی را که از زمان پیوستنش به جامعه اینترنتی احساس کرده بود,بیان نمود و انواع چالشهای پیش روی اینترنت را تشریح نموده و گفت محدودیت اینترنت در یک جامعه تا چه اندازه می تواند به زیان مردم یک کشور تمام شود.ZDNetمی پرسد:  شما در سال 1998 به سازمان جامعه اینترنت پیوستید. فکر می کنید بزرگترین تغییرات در حوزه اینترنت از آن زمان جه بوده است؟”آمور” پاسخ می دهد:  بزرگترین تغییرات, حجم و تعداد برنامه های کاربردی(اپلیکیشن ها) است. اگر به چیزهایی مانند اسکایپ، برنامه های کاربردی و اپلیکیشن های تحت وب، تجارت الکترونیک و رسانه های اجتماعی نگاه کنیم,می دانیم که اینها چیزهایی هستند که استفاده از اینترنت را آسان کرده اند اما هرگز انتظار نداشتیم که چنین پدیده ای رخ دهد.یکی از چیزهایی که ما را ناامید می کند این است که رشد و گسترش آنها بسیار کند است. حدودا پنج میلیارد نفر در جهان وجود دارند که از این امکانات بی بهره اند.از جمله چالش های پیش روی سازمان جامعه اینترنتی ، تلاش اتحادیه بین المللی مخابرات ITU  برای تسلط بیشتر بر اینترنت است. دیدگاه شما چیست؟ITUدر برخی زمینه ها تلاش میکند تا جایگاه خود را در فضای اینترنت پیدا کند. تمامی اینترنت به زودی از طریق شبکه های تلفنی قابل دریافت خواهد بود. بسیاری از اعضای آنها که کشورهای موسوم به عضو آی تی یو هستند, معتقدند باید همانطور که در دنیای تلفن و ارتباطات تلفنی نقش دارند, در دنیای اینترنت نیز نقش ایفا کنند.نگرانی ما این است که اینترنت دنیای تلفنی نیست. اساسا معماری و ساختار آن متفاوت است. بسیار توزیع شده و شبکه به خودی خود باید ساده باشد,همانند نوآوریهای که در حواشی آن اتفاق افتاده است.به این معنی که هر کدام از ما می تواند یک اپلیکیشن بسازد و آن را منتشر کند. هر کدام از ما در به کارگیری هر کدام از آنها مختار است. در صورتی که این کار نتیجه دهد یا برنامه خوبی باشد دیگر مجبور نخواهیم بود به سراغ یک رگولاتور یا سرویس دهنده خدمات مخابراتی برویم.اگر رگولاتوری و تنظیم شده در سطح بالا نباشد شما می توانید قیمت را هر طور که می خواهید تعیین کنید. اینکه آنها تلاش می کنند تا نقش شان را در آینده جهان ارتباطات از راه دور آینده ببینند,خواسته ای کم و بیش درست است. نگرانی ما زمانی است که آنها مدل و سیستم مخابراتی- تلفنی را در اینترنت به کار ببرند. اینترنت هنوز هم در حال گسترش است. بیست سال پیش، ما نمی توانستیم تعداد اپلیکیشن هایی که امروز در اختیار داریم را حدس بزنیم.بزرگترین ترس شما در مورد اینترنت چیست؟اینکه به طور قابل توجهی کمتر گسترش یافته است.اگر گسترده نیست پس جهانی نیست. این کسانی را که منتظر اینترنت گسترده و جهانی هستند , از هر چیزی که ممکن است بتواند به آنها کمک کند محروم می سازد. و همچنین افرادی را از دارایی اطلاعات و دسترسی به دانش و معلومات کنونی محروم می سازد.در نهایت، کشورهایی که شبکه اینترنتی محدودتری دارند مردمشان بیشتر رنج می برند . آنها از نظر اقتصادی آسیب پذیرترند و شهروندانشان از اینکه بر روی شبکه جهانی, شهروند درجه دو به حساب می آیند بیشتر رنج می کشند. کشورهای بسیاری وجود دارند که ترجیح می دهند نظارت دولتی بیشتری بر اینترنت داشته باشند.در مورد کنترل دولتها بر اینترنت، من نمونه هایی از کشورهای آسیایی مانند چین یا هند را دیده ام که دولت می خواهد اینترنت را کنترل کند یا بر رسانه های اجتماعی نظارت داشته باشد. به نظر شما این یک موضوع فرهنگی است؟اگر شما می خواهید ببینید هر کشوری چه نگاهی به اینترنت دارد فقظ کافیست بهWCIT (کنفرانس بین المللی مخابرات) نگاه کنید.که ما فقط در مورد آن صحبت کردیم. کشورهایی که پیشنهادهایی نوشتند از روسیه، عربستان سعودی، چین و تعدادی دیگر بودند. این دیدگاه جامعه اینترنتی این کشورها نیست.محدودیت بیش از حد بر روی اینترنت ، در نهایت به شهروندان و رشد اقتصادی کشور آسیب می رساند. من حدس می زنم در نهایت، اینترنت محدود ممکن است به شهروندان آسیب برساند. در حال حاضر اگر ما می بینیم که در چین شرکت های محلی رشد یافته اند , به این دلیل است که رقبای خارجی نمی توانند وارد بازار شوند.. به عنوان مثال، فیس بوک و یا توییتر مسدود شده است، اما شرکت های چینی محصولات تازه ای تولید می کنند و هر عقیده ای را می گیرند وبه چیزهایی از عقاید خودشان برمی گردانند. آیا شما فکر می کنید چین دربستن اینترنت خود  پایدار خواهد بود؟برای مدتی، می تواند آن را ادامه دهد. و همیشه از این مساله حمایت کرده است.. کشور چین رشد بسیار فوق العاده داشته است. بسیاری از کشورهای آسیایی رشد قابل توجهی همانند او داشته اند. اما من فکر می کنم در دراز مدت، ضرر خواهند کرد.من هم فکر می کنم این ,موضوع  و گامی برای تغییر است.  در هر کدام از این نواحی, چه از لحاظ جغرافیایی و چه از لحاظ موضوعی وقتی مردم می شنوند که اتفاقی در اینترنت افتاده است اولین فکرشان این است که می شود ما نیاز به پلیس سایبری یا قانون سایبری داریم.در واقع، اینترنت فقط یک ابزار ارتباطی مختلف است. مقیاس و سرعتش با سایر مسایل متفاوت است. اما اگر چیزی در جهان فیزیکی جرم و یا غیر قانونی محسوب شود ,مجازاتی مرتبط با آن وجود دارد. آنها ابتدا باید به آنچه که در جهان فیزیکی اتفاق می افتد نگاه کنند و آنگاه بفهمند که آن در مورد دنیای آنلاین چگونه قابل اجرا است.من به عنوان مثال در مورد هند که در آن دو دختر برای پست فیس بوک دستگیر شدند,فکر می کردم.  نظر دهندگان گفته بودند  که اگر این مقاله صفحه اول یک روزنامه چاپ می شد این اتفاق نمی افتاد.در مورد حفظ حریم خصوصی دیتا، در حال حاضر شرکت هایی مانند فیس بوک وجود دارند که در آن کاربران با میل و علاقه خود مسایل خصوصی شان را تسلیم آن می کنند. اما در عوض عکس العمل سیاسی شدیدی در مقابل آن می بینیم. آیا شما فکر می کنید در دراز مدت کاربران باز هم به ارایه مسایل خصوصی شان ادامه خواهند داد؟ما بسیار در مورد این اعتماد، هویت، حفظ حریم خصوصی و  حراست داده ها نگرانیم با این چشم انداز که مردم باید بدانند چه اتفاقی در مورد اطلاعات آنها می افتد؟ شفافیت سازی کلید اصلی است. یکی از چیزهایی است که بسیاری از سرویس ها و سایتها انجام داده اند – و برخی نیز انجام نداده اند- و اینکه چه کاری با دیتای شما انجام می شود؟ برخی از آنها با آیین نامه 26 صفحه ای و در قالب عباراتی روشن در بخش درباره ما و … فی المثل می گویند: فلان فاکتور روی اطلاعات شما اعمال شده و حقوق شما است تا ما را از انتشار آن منع کنید  و همه آن چیزی که شما لازم دارید یک کلیک ساده است تا این موارد اجرا شود….کاربران بسیاری خواهان آن هستند تا بفهمند که چه بر سر داده هایشان می آید. مثلی در اینترنت وجود دارد به این مضمون که: شما باید قیمت آنچه را که آزاد است بدانید.  شما ممکن است فکر کنید که یک سرویس و خدمات آن رایگان است، اما روشی که اطلاعات خود را استخراج  می کنید و کسی دیگری آنها را به دست می آورد ، معمولا بحثی اقتصادی است که به خاطر رایگان در اختیار شما قرار دادن، رخ می دهد. در برخی از سرویسهای تجاری که مردم با هم تبادل اطلاعاتی می کنند این سرویسها به عنوان نوعی سرمایه محسوب می شود.  اگر چیزی دارایی محسوب شود دارای ارزش ضمنی است.و اگر ارزشی داشته باشد باید قابل مبادله باشد. این مبادله ممکن است تجاری و یا اقتصادی به معنای معمول نباشد و مثلا پهنای باند بالاتر باشد. به عنوان مثال، شما از اطلاعات من برای بازاریابی استفاده می کنید. شما ممکن است پهنای باند بیشتری به من بدهید یا در قیمتها تخفیف قایل شوید؟اگر ما با این تصور که اطلاعات ما یک دارایی برای ما محسوب می شود شروع کنیم هنگامی که یک دارایی  داد و ستد و یا رد و بدل شود، باید به عنوان یک ارزش مبادله ای محسوب شود.

پست های پیشنهاد شده

هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!


افزودن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *